باسمه تعالی

نشست  علمی با موضوع   : بررسی آراء و نظریات علامه بهابایی یزدی

به میزبانی رادیو فرهنگ  ، برنامه سوفیا

با حضور حجت الاسلام  دکتر اسد علیزاده

 

  • ممنونم که در گفتگو شرکت کردید. نظر به حوزه‌ی کاری و تخصصی شما، پرسش این است که شما چه مواجهه‌ای با متن علامه بهابادی داشتید؟

 

بسم الله الرحمن الرحیم.

 طبق تحقیقی که ما تا اینجا انجام دادیم، بر اساس فهارس و نسخ خطی و فهرست‌ها و ترجمه‌هایی که درباره‌ی زندگینامه‌ی علامه بهابادی نوشته‌اند، تقریباً 22 اثر از ایشان به ثبت رسیده است که برخی از این‌ها منسوب است و مال ایشان نیست و بخشی از این‌ها تقریباً به اثبات رسیده که مال ایشان است. ما مجموع آثار ایشان را در 5 موضوع تقسیم‌بندی و طبقه‌بندی کرده‌ایم. بخش اول در خصوص آثار تفسیری ایشان است. در تفسیر آنچه که منسوب به ایشان است، کتابی به نام التجارة الرابحة  است. این کتاب در برخی از آثار مثل علامه آقا بزرگ تهرانی در الذریعه إلی تصانیف الشیعه، این را به ایشان استناد داده و گفته که این اثر مال ملا عبدالله بهابادی است. منتها ما هنوز این کتاب را به دست نیاورده‌ایم و موجود نیست.

یک اثر دیگری هم به نام درّة المعانی فی تفسیر سورة الاخلاص و السبع المثانی مطرح کرده‌اند، یک نسخه‌ی خطی از این پیدا شده و در مرکز احیاء تحقیق شده است و در مجموعه‌ی سوره‌های اخلاص، یک مجموعه‌ای را در آنجا جمع کردیم که در دو جلد چاپ شده است، آن هم از این مجموعه بوده و چاپ شده است.

البته یک حاشیه هم برای ایشان مطرح کرده بودند که در کتابخانه‌ی حکیم در عراق بوده است که حاشیه بر تفسیر انوار التنزیل بیضاوی است و این ثابت شد که مال ایشان نیست بلکه مال شیخ بهایی است که ما در موسوعه‌ی شیخ بهایی این را به اسم ایشان چاپ کرده‌ایم و در آنجا ارائه شده است.

مجموعه‌ی دوم از آثار ایشان را می‌توانیم در بخش فلسفه و کلام مورد بررسی قرار دهیم. ایشان در این بخش آثار متعدده‌ای را ارائه کرده‌اند و به اثبات هم رسیده است. یکی از مهم‌ترین اثرهای ایشان حاشیه بر حاشیه‌ی دوانی بر شرح تجرید قوشچی است که این خود به چهار رساله یا تعلیقه تقسیم می‌شود. توجه دارید که اصل کتاب تجرید الاعتقاد مال محقق طوسی است، شرح تجرید مال شیخ علی قوشچی است که بر آن حاشیه‌های متعددی نوشته‌اند، نزدیک به 20 حاشیه بر تجرید قوشچی نوشته‌اند که یکی از آن حاشیه‌ها حاشیه‌ی دوانی است. دوانی حاشیه‌ی اولی را بر آن نوشته و صدرالدین دشتکی آن را نقد کرده است، مجدداً ایشان یک حاشیه‌ی دیگری را به عنوان حاشیه‌ی جدید می‌نویسند که باز محقق دشتکی آن را. حاشیه زده

     دو حاشیه بر دوانی دارد، یکی مقوله‌ی تشکیک و یکی هم جوهر و عرض.

سه تا است.

بعد محقق دوانی یک حاشیه‌ی دیگری را می‌نویسند، منتها عمر علامه دشتکی کفاف نمی‌دهد که بر آن جواب دهد، پسر ایشان غیاث‌الدین دشتکی به عنوان حاشیه‌ی اجدّ بر آن جواب می‌دهد، یعنی محقق دوانی سه حاشیه بر آن می‌نویسد، به نام حاشیه‌ی قدیم، حاشیه‌ی جدید و حاشیه‌ی اجدّ. به این مجموعه الطبقات الجلالیه می‌گویند و به آن دو حاشیه‌ی سید صدرالدین دشتکی الطبقات الصدریه می‌گویند. بعد بر اساس همین حواشی علامه بهابادی مجموعه‌ی این حواشی، یعنی 5 حاشیه را با توجه به آن حاشیه‌ای که هم استادش نوشته و هم امیر غیاث‌الدین دشتکی نوشته است، مجموعه‌‌ی این‌ها را با تحلیل چند حاشیه می‌نویسد. حاشیه‌ی اول در خصوص بحث تشکیک است که حاشیه بر قدیم دوانی است. این بحث تشکیک در بحث اول مراتب وجود است که آنجا وقتی مراتب تشکیک را بحث می‌کند به مباحث تشکیک می‌رسد و ایشان هم این بخش اول شرح تجرید را نقد می‌کنند و مورد بررسی قرار می‌دهند. تحقیقی که ما کردیم، 12 نسخه‌ی خطی پیدا کردیم و این 12 تا ثابت می‌کنند که این حاشیه مال ملا عبدالله بهابادی است، هر چند دیگران هم به اسم تشکیک نوشته‌اند، مثل آقا حسین خوانساری و ملا حمزه‌ی گیلانی و یا ابوالقاسم میرفندرسکی، آن‌ها هم البته به اسم تشکیک رساله‌هایی دارند ولی این رساله ظاهراً آنچه که از نوشته‌های آن برمی‌آید که از جمله می‌گوید: استادم چنین گفته است. منظور از استادش غیاث‌الدین دشتکی است. می‌گوید قال استادم و بعد مطالبی را از ایشان می‌آورد که نشان می‌دهد این متن مال ملا عبدالله بهابادی است که در همان مباحث امور عامه از مقصد اول، فصل اول در بحث وجود و عدم در ذیل مباحث زیادة الوجود علی الماهیه را آورده و بحث کرده است.

  • جناب آقای اسد علیزاده، با نظر به آن سیر مطالعاتی شما و تطبیق این نسخ خطی، آیا به اینجایی رسیدید که مثلاً ممکن باشد ملا صدرا بعداً در حوزه‌ی تشکیک تحت تأثیر علامه بهابادی باشد؟

نه، من چنین چیزی ندیدم، البته این نوشته‌ی ملا عبدالله خیلی معروف نیست، یعنی معروف‌ترین اثری که متأسفانه ایشان با آن مطرح شده، همان حاشیه بر منطق است که معروف شده است و از آثار دیگر ایشان غفلت کرده‌اند و هنوز هم این اثر به چاپ نرسیده است.

  • چون تشکیک واقعاً خیلی بحث مهمی است، تشکیک در وجود یکی از بحث‌های مهمی است که بیشتر شهرت آن در ملا صدرا است، ولی چون ملا صدرا بعد از ایشان به این شهرت رسیده است، فکر کردم که شاید از این جهت تحت تأثیر او بوده باشد و یا ملا صدرا مثلاً این مسئله‌ی تشکیک ایشان را دیده باشد.

قطعاً دیده است، ولی ایشان چیزی نقل نمی‌کند که ما بدانیم چنین چیزی گفته باشد، ولی بحث تشکیک یکی از مباحث مهم فلسفی است که ابتدا به عنوان یک بحث منطقی مطرح است، در بحث مفهوم کلی پس از تعریفی که انجام می‌دهند می‌گویند که قابلیت صدق علی الکثیرین بر بیش از یک فرد را دارد

کلی از جهت صدق بر افراد به دو قسمت متواطی و مشکّک منقسم می‌شود

«تواطی» در لغت، به معنای توافق و تساوی آمده و در اصطلاح، در همان معنای لغوی به کار رفته و به معنای لفظی است که مفهوم آن بر تمام افراد خود، به طور یکسان و مساوی دلالت می‌کند،

و کلی مشکّک مفهومی است که بر افراد و مصادیق خود به نحو متفاوت حمل می‌شود؛ مثل مفاهیم کلی "سفیدی"، "عدد" و "وجود". این تفاوت ممکن است در شدت و ضعف یا زیادت و نقصان یا اولویت و یا تقدم و تاخر و امثال آن باشد. مثلاً سفیدی گچ از سفیدی کاغذ شدیدتر است در حالی که هر دو سفید‌اند؛ و عدد هزار از عدد صد بیش‌تر است، در حالی که هر دو عدد است. افراد مفهوم کلی مشکّک، در اصل معنا متوافق هستند و به وجهی از وجوه مذکور، متفاوت هستند و کسی که به آن نظر می‌کند وقتی مفهوم کلی را از جهت توافق افراد در صدق کلی بر آنها لحاظ می‌کند گمان می‌کند که متواطی است، و وقتی آن را از جهت تفاوت افراد در صدق کلی بر آنها به اعتبار شدت و ضعف و زیادت و نقصان و مانند آن لحاظ می‌کند گمان می‌کند که مشترک لفظی بین معانی متعدد و مختلف است، و از این رو به شک می‌افتد که آیا مفهومی متواطی است یا مشترک؟ به همین جهت آن را کلی مشکِّک (به شک‌اندازنده) می‌گویند. کلی مشکِّک را "مقول به تشکیک" هم می‌گویند. مثلاً گفته می‌شود حُسن یا نبوغ یا هوشمندی مقول به تشکیک است

 

بنابراین کلی متواطی مفهومی است که بر افراد و مصادیق خود به نحو یکسان حمل می‌شود. مثلاً در صدق مفهوم کلی "انسان" بر علی و احمد و فاطمه، تفاوتی بین آنها نیست و اگر تفاوتی بین آنها هست، از جهات دیگری غیر از جهت انسانیت آنها است؛ مثل کوتاهی و بلندی قد، تفاوت رنگ چهره، توانایی، اخلاق، خوش‌فکری و مانند این‌ امور. لفظ تواطؤ به معنای توافق و تساوی است. از آن رو به چنین مفهومی، متواطی گفته شده که مفهوم کلی، به نحو متساوی و یکسان بر افراد و مصادیق خود صدق می‌کند.

 اما در کلی مشکک صدق مفهوم کلی بر افراد یکسان است و متفاوت نیست، منتها شدت و ضعف دارد، مثل این‌که یکی قوی و یکی ضعیف است.

  • مثلاً وجود نور الله و وجود نور خورشید.

این در منطق این‌طوری بحث شد، منتها در بحث فلسفه، یکی از مباحث مهم فلسفی، موضوع اصلی فلسفی قرار گرفت که ارتباط وثیق و تنگاتنگی با مسئله‌ی وجود و احوال وجود، بحث عوارض در اینجا مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.

 

مجموعه سوم از آثار علامه حوزه بلاغت کدامند؟

 تاکنون حاشیه خطایی ، حاشیه برمختصر و حاشیه بر مطول ایشان شناسایی و دردست تحقیق و احیای  می باشد

 

 

آقای اسد علیزاده، پرسشی که من در این بخش دارم این است که با نظر به اشراف و تخصصی که جنابعالی در حوزه‌ی مواجهه با متن علامه بهابادی داشتید، چه ظرفیتی وجود دارد که ما منطق ایشان را برای جامعه‌ی کودکان و دانش‌آموزان تنظیم و تألیف کنیم که این‌ها منطق را بیاموزند. این ظرفیت وجود دارد که ما در معاصرسازی این متن را به چنین ظرفیتی تبدیل کنیم؟

البته می‌دانید که بحث منطق یک زبان خاصی است، اگر بتوان این را به زبان و فهم کودک تبدیل کرد یک کار سخت و زمان‌بری است، این کار را باید با یک روش‌های خاصی انجام داد که حالا باید فکر کرد که با چه روش و با چه اصولی می‌توان این‌ها را ارائه کرد. منطق ایشان تنها محدود به همین حاشیه‌ی تهذیب المنطق نمی‌شود، بلکه ایشان آثار دیگری در منطق دارند که در مجموع می‌توان یک مجموعه منطق مناسبی را در جامعه‌ی علمی داد و یا مثلاً حاشیه‌ی ایشان بر حاشیه‌ی دوانی تهذیب المنطق که اولین بار است شناسایی شده است.

  • جنابعالی در این حاشیه‌ها نوآوری هم مشاهده کرده‌اید؟

ما هنوز متن را تصحیح نکرده‌ایم و هنوز در حد نسخه‌شناسی هستیم. اخیراً وارد تصحیح شده‌ایم و هنوز نمی‌توانیم بگوییم که ایشان نوآوری داشته یا نه، ولی آنچه که در نوشته‌های ایشان در بخشی که من در بخش تعلیقه در کلامش دیدم، از تحلیل‌ها و نگاه‌هایی که ایشان دارد می‌توان فهمید که قطعاً نوآوری‌هایی در آن‌ها هست و باید هم در منطق و هم در مباحث کلامی - فلسفی ملاحظه کرد.

  • یعنی چه بسا این نُسُخ خطی استحقاق و استعداد یک پایان‌نامه را داشته باشد.

بله، این‌طوری است. بعضی از شروح ایشان را گفته‌اند که شرح بر حکمة العین) [1]حکمة العین در زمان خودش یکی از کتاب‌های خیلی مهم بوده است و خیلی هم بر آن شرح و تعلیقه نوشته‌اند. می‌گویند که ایشان هم یک شرحی بر آن دارد. اگر این شرح پیدا شود یک اثر خیلی خوبی است و قطعاً نظریات ایشان در آنجا بیشتر می‌تواند جلوه کند، ولی متأسفانه هنوز این را به دست نیاورده‌ایم.

 

[1] حكمة العين، یا «عين القواعد»، اثر نجم‌الدین دبیران (علی بن عمر) کاتبی قزوینی، کتابی است به زبان عربی با موضوع فلسفه اسلامی.

 

این اثر، مشتمل است بر دو قسمت الهیات و طبیعیات است.

 

ویرایش، تصحیح و پیشگفتار کتاب از دکتر عباس صدری است.

ویژه نامه ها

ویژه نامه 1 ویژه نامه 2  معرفی آثار  معرفی آثار(انگلیسی)
ویژه نامه (عربی) حکیم بهابادی در یک نگاه (فارسی) حکیم بهابادی در یک نگاه (انگلیسی) حکیم بهابادی در یک نگاه (ترکی)
TPL_BACKTOTOP