به میزبانی رادیو فرهنگ  ، برنامه سوفیا

 سخنان دکتر صادق دقیقی

 

به منظور بزرگداشت و تقدیر از شخصیت علمی و عملی حکیم یزد، ملا عبدالله بهابادی یزدی قرار است کنگره‌ای برگزار شود. مستحضر هستید که ملا عبدالله شناخته شده به یک اثر بسیار مهمی به نام حاشیه هستند، یعنی معمولاً در مجامع علمی و حوزوی ما در علوم انسانی و به ویژه در فلسفه و منطق، وقتی از حاشیه نام برده می‌شود، معمولاً حاشیه‌ی ملا عبدالله بهابادی یزدی تبادر می‌شود و نکته‌ی بسیار مهم و مبرّزی که در این حاشیه وجود دارد این است که این کتاب به مدت تقریباً 400 سال کتاب درسی بوده است. بعداً که ما با اساتید دیگری هم صحبت کردیم و به نوعی نظرسنجی کردیم، خیلی از اساتید از آقای دکتر قراملکی که به‌هرحال قطبی در منطق کشور هستند و سایر اساتید خیلی ناراحت بودند که چرا این حاشیه به حاشیه رفت و این متن به کنار گذاشته شده و متون دیگری آمده است، البته ضمن احترام به آن متون که من نام نخواهم برد.

عرض خواهم کرد که این حاشیه چه ویژگی‌هایی داشته که این توانایی را داشته که این حاشیه 4 قرن حوزه‌های علمیه را با خودش همراه کرده است.

 این  قدمت در ماندگاری کتاب حاشیه ملاعبدالله به عنوان کتاب منطق حوزه های علمیه سنی و شیعی   اهمیت آن متن را می‌رساند و کار عمیقی که ملا عبدالله یزدی انجام داده است.

ملا عبدالله در دوره‌ای زندگی می‌کند که محل تلاقی و گفتگوی دو مکتب بسیار مهم فلسفی در جغرافیای اندیشه‌ی اسلامی یعنی مکتب مشاء و مکتب اشراق است، حالا به شیراز و اصفهان آمده است. یعنی دو تا سنت فلسفی به منطقه‌ی جغرافیایی شیراز و اصفهان آمده و به دو مکتب تبدیل شده که مکتب شیراز و مکتب اصفهان می‌گویند.

 ملا عبدالله در واقع ماحصل آن دو مکتب است. گویا به نوعی سنتز این دو مکتب است و بعد در واقع این دو مکتب را به سوی حکمت متعالی عبور می‌دهد. یعنی دقیقاً زمانی که ملا عبدالله وفات کرد، ملا صدرا 11 ساله بود، وشیخ بهایی که استاد ملاصدرا بوده شاگرد علامه یزدی بوده  

پس ملا صدرا هم به نحوی تحت تأثیر بهابادی بوده است؟

 

حتماً این‌طور بوده است، ، من حالا جلوتر عرض می‌کنم که چقدر خود ملا صدرا از دشتکی‌های شیراز و از خود مکتب اصفهان که شیخ بهایی و میرداماد در آنجا هستند، چقدر استفاده کرده و چقدر آثار و اثراتی روی دیدگاه او بوده و چقدر ملا عبدالله در اینجا مهم بوده است.

 

نظر به این‌که قرار است یک کنگره‌ای برگزار کنید و در واقع دارید پیش‌زمینه‌های آن را فراهم می‌کنید. در حقیقت این ظرفیت علامه بهابادی چقدر دیده شده است که کنگره را در مقیاس بین‌المللی می‌خواهید تعریف کنید؟

 

کنگره‌ درباره جهانی علامه بهابادی یزدی است، هر کسی در این کنگره به یکی از وجوه علامه می‌پردازد، بنده هم حسَب وظیفه‌ای که به من سپرده شده در واقع جهانی‌سازی شخصیت علامه بهابادی یزدی را بر عهده دارم.

شخصیت علامه ابتدائاً یک شخصیت جهانی هست، چون ایشان مدت‌ها متولی حرم شریف حضرت علی(ع) در نجف بودند. ایشان عملاً حاکمیت بر شهر نجف هم داشتند. شخصیت علمی ایشان به لحاظ کتابی که متن درسی حوزه‌های علمیه‌ی سراسر جهان اسلام برای شیعیان و اهل سنت بوده و آن هم عملاً متن درسی جهانی بوده است. در فضای فعلی که کشورهای متعددی در جهان اسلام و خارج از جهان اسلام سعی دارند مفاخر علمی جهانی را به نام خودشان در مجامع جهانی ثبت کنند، یک وظیفه‌ای برعهده‌ی سیاست‌گذاران و اصحاب علم در جمهوری اسلامی ایران هست که از ثبت و توضیح شخصیت‌های این‌چنینی غفلت نکنند که خدایی ناکرده آن اتفاقی که برای برخی شخصیت‌های دیگر ما افتاد و برخی کشورهای دیگر این‌ها را به نام خودشان ثبت کردند در حالی که اصلاً نه آثارشان به زبان آن کشور است و نه سنت فکری‌شان مرتبط با آن کشور است و صرفاً مثلاً مدفن آن‌ها در آن کشورها هست، به‌هرحال این اتفاق نیافتد. علامه ابعاد و وجوه زیادی دارند که قابلیت جهانی‌سازی دارد که یکی منطق است.

 

از این باب که خود منطق یک علم بین‌رشته‌ای و جهانی است و هم‌زمان با مکتبی که در جهان اسلام در منطق وجود داشته، یک مکتب لاتینی در عالم مسیحی وجود داشته و یک دادوستد علمی بین عالم مسیحی و عالم اسلامی در حوزه‌ی منطق وجود داشته است که البته بخشی از کار ما هم ترجمه‌ی بخشی از آثار علامه به زبان‌های خارجی است که بتواند با متون هم‌عصر خودش مقایسه شود که من جزئیات برنامه‌هایی که ما برای وجوه بین‌المللی علامه داریم را عرض خواهم کرد. خود کنگره هم به لحاظ اجرایی در چندین کشور برگزار خواهد شد، در نجف اشرف، در کشور ایران و در ترکیه برگزار می‌شود و حتی داریم برنامه‌ریزی می‌کنیم که در خاک اتحادیه‌ی اروپا هم یک نشستی داشته باشیم ان‌شاءالله و توجه محققین را به آثار علامه، شاگردان و اساتید ایشان که همه برجسته بودند، جلب کنیم.

به‌هرحال در اینجا ظرفیت زیادی نهفته است و از این وجه که علامه بهابادی یزدی می‌توانند یک الگوی ایرانی - اسلامی بسیار مناسب برای جامعه‌ی امروز ما باشند، ما خیلی می‌توانیم روی ایشان تمرکز کنیم و ان‌شاءالله به این ابعاد بپردازیم.

 

نظر به تخصص جنابعالی که فرمودید منطق ریاضی است، امروزه منطق ریاضیات سعی می‌کند که جایگزین منطق ارسطویی مشهور شود، با توجه به اینکه  علامه بهابادی بالأخره در منطق یک شهرت ویژه‌ای دارد، پرسش من دقیقاً این است که در حوزه‌ی بین‌الملل کدام وجه منطقی ایشان را می‌خواهید برجسته کنید؟ آیا آن منطق ارسطویی؟ چون می‌خواهیم این شخصیت را جهانی کنیم و یکی از اهداف این است، با ظرفیت منطق ایشان در مقابل منطق ریاضیات و منطق سنت، ایشان در کجا قرار می‌گیرد؟

 

اتفاقاً فرمایش شما خیلی فرمایش جالبی است، از این باب که ما دو رویکرد می‌توانیم به علامه داشته باشیم که یکی رویکرد تاریخی و موزه‌ای است. یعنی شما به عنوان شخصیتی که دارای اهمیت تاریخی در زمان خودش بوده به ایشان بپردازید و مفتخر به این باشید که چنین شخصیتی در این بلاد زیسته است. خب این یک رویکرد است، خیلی از کنگره‌هایی که برگزار می‌شود این‌گونه است. منتها دأب ما در این کنگره تنها این نیست، هر چند بخشی از دأب ما این است که علامه به عنوان یک شخصیت تاریخی مهم شناسانده شود و در زمان خودش با هم ‌دوران‌های خودش در غرب و شرق عالم مقایسه شود. این موضوع بحث و تحقیق تاریخ‌دانان و کسانی که در تاریخ فلسفه‌ی اسلامی و تاریخ منطق اسلامی و تاریخ اسلام و تاریخ جهان کار می‌کنند.

 

بحث بعدی ما بازخوانی و نگاه نو به آثار علامه است. علامه در زمان گذشته قرار دارد منتها در وادی  امر ممکن است که ایشان در گذشته نباشد. بنابراین ابتدائاً باید آثار اصلی منطق ایشان دارای یک ترجمه‌ی دقیق به زبان‌های اروپایی، یعنی انگلیسی و حتی فرانسوی و یا آلمانی و یا مثلاً لاتین شود که در اختیار محققین قرار بگیرد و آن محققین بازخوانی کنند، مثل کاری که اهل سنت با کارهای ابن تیمیه انجام می‌دهند که حتی الان از ابن تیمیه یک چهره‌ی پست‌مدرن در منطق ارائه شده است، چون نقدهایی بر ابن سینا دارد و ایدئولوگ جریان سلفی و وهابی هم هست و حالا روی آن دارد کار می‌شود و از آن یک نوخوانی ارائه می‌شود که متناسب با نیاز روز است. این کار را با ملا عبدالله، ابن سینا و شخصیت‌های دیگر هم می‌توان انجام داد، یعنی وجوه و المان‌هایی در آثار این افراد توسط محققین کشف شود و این وجوه و المان‌ها در جهان امروز با منطق روز مقایسه شود و ببینیم که ایشان چه نوآوری‌هایی نسبت به پیشینیان خودش، نسبت به ارسطو و نسبت به زمانه‌ی خودش داشته که حتماً داشته است و متخصصین بیایند و تحقیقات کنند و علامه موضوعیت تحقیقاتی از منظر علم منطق در جهان امروز پیدا کند.

 

پس از نظر جنابعالی ولو منطق ریاضیات امروز یک چهره‌ی خاصی از خود نشان داده ولی نمی‌تواند منطق بهابادی را کمرنگ کند، یعنی فکر می‌کنید ظرفیت دانشی که ایشان در منطق ارائه دادند هم‌چنان برای جهان غرب هم می‌تواند یک دستاورد امروزی باشد.

 

بله، چون مثال‌های مشابه آن هم هست، مثلاً فرض کنید در سنت هندی و بودایی، بودا وقتی استدلال می‌کند از نوعی منطق استفاده می‌کند که هندی‌ها و بوداییان جدید این منطق را به جهان امروز حالت فرمال و ریاضی‌وار دادند و شروع به تحقیقات در منطق بودایی کردند که الان مقالات زیادی حتی کاربردهای علوم کامپیوتری از آن‌ها استنباط کرده‌اند.

بنابراین شخصیت بودا که شاید بیش از 2000 سال پیش می‌زیست الان نوزایی پیدا کرده است. شخصیت علامه بهابادی و شخصیت‌های دیگر ما هم می‌توانند این را داشته باشند.

 

 

            اساساً چون جنابعالی پوشش‌دهنده‌ی این شخصیت در سطح بین‌المللی هستید، بفرمایید که چرا شخصیت‌های ما کاریکاتوری شناخته شده‌اند،

 

            از این جهت کاریکاتوری گفتم که مثلاً یک شخصیت در یک چیزی برجسته می‌شود و یک شخصیت اصلاً در آن زمینه مطرح نمی‌شود، مثلاً اصلا حکمت متعالیه آن‌قدر که ما حرف از ملا صدرا زدیم، حرف از میرداماد یا شیخ بهایی زدیم، می‌بینیم که اصلاً مرحوم علامه بهابادی در اینجا نیست. یعنی در محاورات ما، در نشست‌های ما، در پایان‌نامه‌های ما، در مقالات ما، در کنفرانس‌های ما نیست. می‌خواهم عرض کنم وقتی این خلاء در داخل هست، خیلی برای شما سخت است که بخواهید این را در سطح بین‌الملل مطرح کنید. این کار بزرگی است. می‌خواهم بدانم که شما از چه زاویه‌ای می‌خواهید حرکت کنید که این معرفی جامع باشد؟ آیا شما فقط می‌خواهید در حوزه‌ی منطق ایشان را تعریف بفرمایید یا این‌که می‌خواهید شخصیت ابعادی ایران را معرفی کنید؟

 

بله، سؤال خوبی است. این عدم توازنی که شما فرمودید در شخصیت‌های تاریخی ما وجود دارد در واقع در نوع نگرش ما به این شخصیت‌ها است.

نکته در این است که درست است که بخش بین‌الملل به ما سپرده شده است، منتها بخش بین‌الملل ما یک رسالت فرهنگی داخلی هم برای خودش قائل است که در چارچوب گام دوم انقلاب اسلامی ایران تعریف شده و به نوعی یک انقلاب دوم فرهنگی مورد نیاز است که احیای فرهنگ ایرانی - اسلامی و شخصیت‌های ایرانی - اسلامی جزء آن است. بنابراین خیلی از ابزارهایی که ما در عرصه‌ی بین‌الملل برای تبلیغ شخصیت علامه به کار می‌بریم، همان ابزارها در داخل کشور به تبلیغ ایشان در میان اقشار مختلف خواهد انجامید. بنابراین ما این رسالت دوگانه را برای خودمان قائل هستیم،

و یکی از دغدغه‌های خود بنده در نهادهایی بوده است که حضور داشته‌ام. یک مورد خشت اول‌هایی است که در برخی نهادهای ما بد نهاده شده است، آن هیئات مؤسس و آن سیاست‌گذاران ابتدایی مؤسسه و اصطلاحاً ریل‌گذاری بعضی از مؤسسات، نهادها و انجمن‌های کشور ما متأسفانه به نحوی قرار گرفته که سکولاریسم، غرب‌گرایی و این‌ها را ترویج می‌کنند و یا در این راستا قلم می‌زنند و کار می‌کنند و فعالیت اجرایی آن‌ها در این جهت قرار دارد. نمی‌توان از یک نهادی که 30-40 سال در یک نمط فعالیت داشته، انتظار داشت که یک شبه به شخصیتی بپردازد که یک شخصیت دینی، روحانی، علمی و سیاسی است و در طراز جمهوری اسلامی یک شخصیت نمونه است، بها بدهد. این نهادها باید اصطلاح ساختاری شوند. نهادهای تأثیرگذار و به ویژه شورای عالی انقلاب فرهنگی باید به موضوع ورود داشته باشند.

 وزارت محترم علوم و وزارت‌های مختلف ورود داشته باشند و نهادها را بررسی و رصد کنند، اگر نهادی هست که از بودجه‌ی عمومی کشور، از بیت‌المال کشور و یا حتی اصلاً از بودجه‌ی خصوصی استفاده کنند. خود حضرتعالی در مجمع فلاسفه‌ی ایران حضور دارید که یک نهاد بسیار عالی و فعال است که هم در رشد فلسفه و تمدن ایرانی - اسلامی نقش خودش را به خوبی ایفا می‌کند، با وجود این‌که با بودجه‌ی خصوصی هم کار می‌کند.

به‌هرحال نهادها باید نظارت و رصد کنند و اگر نهادی از خط جمهوری اسلامی ایران و خط تمدن ایرانی - اسلامی و منافع ملی ملت ما جدا شده و دارد مبلغ بیگانگان می‌شود، دارد مبلغ از خود بیگانگی می‌شود، ممکن است بعضی از نهادها از این باب ورود کنند، جلوی این‌ها را بگیرند و اصلاح امر کنند که خدایی ناکرده شخصیت‌های برجسته‌ای مثل علامه بهابادی بعد از 5 دهه از انقلاب چنین مغفول نباشند که الان تازه کنگره‌ی ایشان باید دو سال آینده برگزار شود و تازه جهان ابتدائاً متوجه الفبای علامه شود. چون هنوز بخش عمده‌ای از نسخ و آثار ایشان کشف نشده است. این همه نهاد هست که بالأخره باید تفحص شود. البته بخشی هم به بخش بین‌الملل ما برمی‌گردد که در کتابخانه‌های مختلف جهان جستجو کنیم.

به‌هرحال سؤال شما یک نقیصه‌ی ساختاری در کشور ما را نشان می‌دهد و به نوعی چیزی نیست که در طی یک شب و دو شب به وجود آمده باشد و در طی یک شب و دو شب هم از بین برود.

می‌خواهم عرض کنم که ما که در دانشگاه‌های غیر علوم انسانی هستیم و حتی آن شخصیت‌های مشهور مثل ابن سینا، مثل فارابی، مثل ملا صدرا، مثل شیخ اشراق، اصلاً برای دانشجویان رشته‌های غیر علوم انسانی شناخته شده نیستند و نمی‌دانند که این‌ها در چه زمینه‌هایی دانشمند بوده‌اند.  می‌خواهم بگویم که ما خیلی نسبت به شناساندن این شخصیت‌ها کم‌کاری کرده‌ایم و جهان هم طبیعتاً کسانی که یک مقدار معارض هستند و مایل نیستند که تمدن ایرانی و اسلامی جهانی شود، آن‌ها هم اصلاً یک موانع استراتژیک نسبت به این موضوعات دارند ولی ما هم دامن زده‌ایم.

 

 علامه بیشتر شهرت علامه بهابادی در منطق است ولی می‌بینیم که ایشان در جاهای دیگر هم صاحب نظر هستند. این نسخ خطی و این آثار متنی ایشان را در حوزه‌ی بین‌الملل چطور می‌خواهید دنبال کنید؟

 

همان‌طور که استحضار دارید ماده‌ی اصلی کلیت کنگره در واقع آثار علامه است و اگر یک هدف در این کنگره محقق شود و آن هدف شناسایی، تدقیق و تصحیح آثار علامه باشد، می‌توان گفت که یک کنگره‌ی بسیار موفقی انجام شده است، فارغ از وجه تبلیغی یا وجوه فرهنگی دیگری که خواهد داشت.

استحضار دارید که نسخ خطی جهان اسلام، اولاً‌در بین کتابخانه‌های مشهور و کلکسیون‌های مختلفی که در سطح جهان اسلام در کشورهای ایران، عراق، ترکیه، آفریقای اسلامی و مصر و جاهای مختلف پراکنده هستند، جای دیگری که می‌توان این‌ها را تفحص و پیدا کرد در کتابخانه‌های کشورهایی است که سابقه‌ی استعماری در کشورهای اسلامی داشتند، مثل فرانسه و انگلستان که از انگلستان مجموعه‌هایی به ایالات متحده‌ی آمریکا هم منتقل شده است. در مجموعه‌ی خصوصی که توسط مستشرقینی که به ایران و به ویژه در عهد صفوی سفر داشتند ممکن است نسخی را خریداری کرده باشند و برده باشند. در کتابخانه‌های دینی اروپا مثل کتابخانه‌ی مشهور واتیکان یا سایر کتابخانه‌های ایتالیا وجود دارد، در ترکیه‌ی عثمانی تعداد زیادی از نسخ وجود دارد. به‌هرحال آنجا مدتی حاکمیت بر عراق داشته است و مدتی هم ایرانیان حاکمیت داشتند و به‌هرحال در آن دوره نسخ را داشتند. یک وظیفه‌ای که  از طرف دبیرخانه کنگره به بخش بین‌الملل کنگره و بنده سپرده شده است شناسایی و تفحص این نسخ و با همکاری دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران اقامه‌ی دعوای حقوقی برای نسخی است که به صورت غیرقانونی از کشور ما خارج شده است که میراث فرهنگی ما است و در اختیار فرضاً دانشگاه پرینستون ایالات متحده ممکن است باشد، و یا ممکن است در برخی دانشگاه‌های اروپایی باشد.... .

 

احتمالاً رد پای آن در انگلستان هم باشد؟

         

بله، و ما شناسایی می‌کنیم. به‌هرحال الان شناسایی شده که در دانشگاه بولونیا نسخی موجود دارند، در واتیکان لینک‌های ما فعال هستند، عزیزانی که در رده‌های بالای واتیکان همکاران ما هستند، سفرای محترمی که در کشور ما حضور دارند مورد تماس واقع می‌شوند و با آن‌ها مشورت خواهد شد و ما ارتباط خواهیم گرفت و تکلیف آثار علامه مشخص خواهد شد.

نکته‌ی دیگری که پیش خواهد آمد، این است که مثلاً شما وقتی دروازه‌ی یک مجموعه‌ی خصوصی یا مجموعه‌ی کتابخانه‌ای را می‌گشایید و به دنبال آثار علامه می‌گردید در کنار آن ممکن است آثار بزرگان دیگری را هم پیدا کنید، یعنی الان یک گنجینه‌یابی شکل گرفته که از فرضاً هند و کابل شروع می‌شود و تا واتیکان، اسپانیا، لندن و واشنگتن ادامه خواهد داشت و ما ان‌شاءالله مکاتبه خواهیم کرد و آنجاهایی که کشورهای غربی با ما به صورت دوستانه همراهی کنند، خب تمام کشورها با ما روابط دوستانه ندارند و بعضاً متخاصم هستند، بعضی همکاری خواهند کرد و با بعضی هم از لینک‌های رده بالا مکاتبه خواهیم کرد و در آن کشورها اعمال نفوذ خواهیم کرد. رایزنان فرهنگی ما در کشورهای مختلف وظیفه‌ای بر عهده دارند، بنده از طریق سازمان ارتباطات اسلامی، از طریق مستقیماً لینک‌های خودم، چون سال‌ها در بخش بین‌الملل نهادهای مختلف فعال بوده‌ام و عزیزان رایزن و سفرای عزیزمان از دوستان ما هستند که همکاری می‌کنند که خودشان بعضاً خیلی انسان‌های مثبت، فکور و عالمی هستند، همه را بسیج کرده‌ایم، دستگاه‌های دیپلماسی کشور، نهادهای حقوقی کشور و دوستان خارجی هم‌دل با ایران و فرهنگ ایرانی - اسلامی در خارج از کشور به ما کمک خواهد کرد، ان‌شاءالله فهرستی تهیه شده که این فهرست در حال تکمیل است، جستجو خواهیم کرد و ان‌شاءالله خبر خوش کشف نسخ بیشتر از آثار علامه و دیگر مفاخرمان را به ملت عزیزمان خواهیم داد.

         

 

یک نکته‌ای مهم دیگر ورود سازمان‌های بین‌المللی به بحث کنگره‌ی علامه و شخصیت علامه است که کار بسیار پیچیده‌ی دیپلماتیکی است. بنده حسَب سمتی که در سازمان یونسکو دارم، در کمیته‌ی راهبردی بزرگداشت روز جهانی منطق که یک کمیته‌ی 5 نفره‌ی بین‌المللی است که بنده عضویت دارم، این ظرفیت به‌هرحال یک سمت جهانی است منتها می‌تواند در اختیار اهداف ملی جمهوری اسلامی ایران و به ویژه کنگره‌ی علامه بهابادی قرار بگیرد. البته مستلزم مذاکرات پیچیده با طرف‌های خارجی است، بعضی از سازمان‌ها بسته به این‌که رئیسش چه کسی باشد، بسته به این‌که ارکانش به چه شکل باشند، بعضاً چه اتفاقی مواضع سیاسی روز چه باشد، همکاری آن‌ها با جمهوری اسلامی ایران دستخوش تغییر می‌شود. این ظرفیتی است که ما سعی می‌کنیم استفاده کنیم

         

 

         

 

ویژه نامه ها

ویژه نامه 1 ویژه نامه 2  معرفی آثار  معرفی آثار(انگلیسی)
ویژه نامه (عربی) حکیم بهابادی در یک نگاه (فارسی) حکیم بهابادی در یک نگاه (انگلیسی) حکیم بهابادی در یک نگاه (ترکی)
TPL_BACKTOTOP