الفاظ متقابل در کتاب حاشیه مولی عبدالله یزدی (بررسی و معجم)
حيدر عبد الحسين مير سلمان زوين
چکیده
این مطالعه به بررسی روشهای کتاب “حاشیه ملا عبدالله یزدی” در علم منطق میپردازد، که یکی از علوم تاثیرگذار در تعمیق و گسترش سایر علوم بهویژه علوم الهی و فلسفه است. هدف اصلی این مقاله، ارائه یک مقایسه علمی از سبکهای آموزشی منطق است، چرا که آموزش این علم اغلب با چالشهایی به دلیل تجرید مفاهیم فلسفی مواجه است. این پژوهش بر اهمیت استفاده از روشهای سیستماتیک و الفاظ متقابل در فرآیند یادگیری تاکید دارد تا از بروز خطاهای ذهنی در مواقع تفکر جلوگیری کند و اشتباهات موجود در پردازش و تنظیم اطلاعات را تصحیح نماید. همچنین به ارائه یک الگوی آموزشی عملی میپردازد که منطق را به ابزاری کارآمد در همه زمینههای تفکر علمی و عملی تبدیل میکند.
علاوه براین، مقاله به ضرورت بازنگری در مباحث برهان و مغالطه متناسب با شرایط معاصر اشاره دارد تا دانشآموزان بتوانند نظم و انضباط منطق را در برابر پیچیدگیهای فکری و فرهنگی حفظ کنند. اهمیت مطابقت عمق موضوعات علمی با سطح توانایی مخاطب نیز بهعنوان یکی از عوامل مهم در بهرهگیری کامل از منابع آموزشی مورد توجه قرار گرفته است.
واژگان کلیدی: علم منطق، الفاظ متقابل، فرآیند یادگیری، حاشیه ملا عبدالله.