✍🏻مرتضی غرسبان
🔻چکیده:
▪️علامه ملاعبدالله بهابادی یکی از اندیشمندان برجسته و تاثیرگذار در تاریخ فقه و اندیشه سیاسی شیعه است. او با تبیین نظریات مختلف فقهی و سیاسی، بهویژه در حوزه ولایت فقیه، تاثیر عمیقی در تحول تفکر سیاسی شیعه در دوران صفویه داشت. این تحقیق بهدنبال بررسی زمینهها و آثار ظهور اندیشه سیاسی علامه بهابادی در موضوع ولایت فقیه است. در این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است، ابتدا به بررسی مختصر مفهوم ولایت فقیه در اندیشه علامه بهابادی پرداخته میشود، سپس زمینهها و دلایل ظهور این اندیشه در دوران حکومت صفویه تحلیل میشود. در این راستا، شرایط سیاسی و اجتماعی آن زمان، بهویژه ضعف حکومت مرکزی صفویه و بحرانهای داخلی کشور، از عوامل مهم در شکلگیری چنین تفکری در نظر گرفته میشود.
▫️از نظر علامه بهابادی، ولایت فقیه یک امر ضروری و مسلم است که نه تنها از منظر فقهی بلکه بر اساس اصول کلیدی همچون عینیت دین و سیاست و ضرورت حکومت دینی باید در رأس امور قرار گیرد. او معتقد بود که فقیه بهعنوان نماینده دین، مسئولیت هدایت جامعه اسلامی و اجرای احکام شرعی در عرصه سیاسی را بر عهده دارد. همچنین، در بررسی آثار عملی این اندیشه، توجه به تعامل علامه بهابادی با دربار صفوی و نقش او در تحولات سیاسی آن دوران بهویژه در حوزه فقهی و حکومتی بسیار حائز اهمیت است.
▪️یافتههای تحقیق نشان میدهند که اندیشه ولایت فقیه در نظر علامه بهابادی نه تنها بهعنوان یک راهحل فقهی برای اداره جامعه اسلامی مطرح شد، بلکه بهطور مستقیم تحت تاثیر شرایط سیاسی و اجتماعی عصر صفویه و ضعفهای حکومتی آن دوران قرار داشت. در نهایت، این اندیشه تأثیرات گستردهای بر دورههای بعدی، از جمله دوران قاجاریه و حتی انقلاب اسلامی ایران داشته است. از نظر علامه بهابادی، تعامل بین علما و دربار صفوی نماد همگرایی و همافزایی در اداره امور سیاسی و دینی جامعه بود. این تعامل، زمینهساز نظریه ولایت فقیه در دنیای معاصر شد که در آن فقیه بهعنوان حاکم اسلامی در تمامی عرصههای زندگی سیاسی و اجتماعی نقشآفرینی میکند.
🔠واژگان کلیدی: اندیشه سیاسی، ولایت فقیه، علامه ملاعبدالله بهابادی، حکومت صفوی، فقه سیاسی، تاریخ اندیشه شیعه