نویسنده: طیبه محمدیکیا
استادیار، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
خلاصه مقاله انگلیسی
این مقاله به بررسی دینامیکهای پیچیده دیپلماسی علمی در قرن هفدهم میپردازد و بهویژه بر فعالیتها و مشارکتهای علامه بهابادی در میان رقابت شدید بین امپراتوری عثمانی و امپراتوری صفوی تأکید میکند. این دوره که با تنشهای سیاسی و مذهبی قابل توجهی مشخص میشود، چالشهای زیادی را برای تمامیت اسلام شیعه بهویژه در میان جوامع علمی مانند نجف به وجود آورد. بهعنوان یک شخصیت برجسته، علامه بهابادی نقش حیاتی در حفظ اصول بنیادی اسلام شیعه ایفا کرد و در عین حال پیچیدگیهای درگیریهای بینامپراتوری را مدیریت نمود. این مطالعه بر روشهای استراتژیک بهابادی در دیپلماسی علمی تأکید میکند، که شامل تبلیغ گفتوگو میان دانشمندان مختلف، تقویت گفتمان منطقی و فلسفی، و تأسیس مؤسسات آموزشی مؤثر است، با هدف حفاظت از میراث فکری اسلام شیعه. این مقاله همچنین نحوه مدیریت بهلابادی روابط خود با مقامات صفوی و عثمانی را بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه از دیپلماسی علمی برای حفظ استقلال علمی نجف استفاده کرد. در نهایت، تأثیر ماندگار تلاشهای علامه بهلابادی بر سنتهای فکری شیعه، نقش حیاتی مشارکت علمی در شکلگیری چشمانداز گستردهتر تفکر اسلامی در طول یک دوره پرچالش را به تصویر میکشد.
کلمات کلیدی:
دیپلماسی علمی، علامه بهابادی ، قرن هفدهم، عثمانیها، امپراتوری صفوی.
مقدمه
در قرن هفدهم، رقابت فشرده بین امپراتوری عثمانی و امپراتوری صفوی نه تنها در مواجهات نظامی بلکه به حوزه مذهبی نیز کشیده شد. این درگیری زمینهای برای تنشهای ایدئولوژیک را فراهم کرد. در این شرایط، برخی از علمای سنی، بهویژه شیوخ الاسلام در استانبول، در مقابل علمای شیعه اصفهان و فراتر از آن قرار گرفتند. با این حال، در میان این گروههای متضاد، یک روند معکوس در نجف، عراق، ظهور کرد که علامه بهلابادی رهبری آن را بر عهده داشت. تلاشهای علمی او بر حفظ موارد زیر تمرکز داشت:
حفظ استقلال اسلام شیعه در برابر منازعات سیاسی.
انتقال سنتهای شیعه که تحت تأثیر اندیشههای سنی قرار گرفته بودند و توسط مدارس بغداد، هلا و جبل عامل محفوظ مانده بودند، به نسلهای آینده.
این مقاله به بررسی دینامیکهای پیچیده دیپلماسی علمی در قرن هفدهم، با تأکید بر فعالیتها و contributions های علامه بهابادی در زمینه رقابت عثمانی و صفوی میپردازد.
شرایط سیاسی عصر بهابادی
برای درک نقش اجتماعی-سیاسی علامه بهابادی ، توجه به دینامیکهای قدرت در زمان او الزامی است. امپراتوری صفوی که اسلام شیعه را بهعنوان دین دولتی تأسیس کرده بود، در معرض تهدیدات دائمی از سوی امپراتوری سنی عثمانی بود که کنترل مناطق وسیعی را در دست داشت. رقابت بین این دو امپراتوری نه تنها به درگیریهای نظامی منجر شد بلکه به مشاجرات ایدئولوژیک و مشروعیت مذهبی نیز انجامید که تهدیدی برای هویت شیعه بهویژه در مناطقی مانند نجف بهشمار میرفت.
نقش علمای شیعه در درگیریها بین صفویها و عثمانیها
رقابت بین عثمانیها و صفویها درگیریهای قابل توجهی از جمله نبرد چالدران (۱۵۱۴) را به دنبال داشت که منجر به تحکیم سلطه عثمانیها بر آناتولی شرقی شد. این درگیریها و تنشهای مذهبی که ناشی از تبعیضات مذهبی بود، بر فضای عمومی تأثیر گذاشت و علمای اسلامی را مجبور به انتخاب بین همسویی با روایتهای سیاسی یا تأکید بر هویت مستقل شیعه کرد.
سه جنبه کلیدی از نقش «علمای مذهبی» در این منازعه به شرح زیر است:
اختلافات سیاسی: این دو امپراتوری ایدئولوژیهای سیاسی متضادی داشتند که به تنشهای شدید بر سر قلمرو و قدرت منجر شد.
رقابت جغرافیایی-سیاسی: دو امپراتوری در تلاش برای تسلط بر خاورمیانه، بر سر کنترل درآمدها، منابع و نفوذ، درگیر بودند و این امر منجر به درگیریهای متعدد شد.
اختلافات مذهبی: ایدئولوژیهای مذهبی متفاوت باعث بروز اختلافات نظری و مذهبی میشد.
دیپلماسی علمی علامه بهابادی
در این زمینه پرتنش، علامه بهابادی بهعنوان یک پیشگام در عرصه دیپلماسی علمی ظهور کرد. تلاشهای او در راستای رفع تبعیضات نسبت به اسلام شیعه شامل گفتمانی علمی مبتنی بر منطق و پژوهش بود. او بهطور استراتژیک از گفتوگو میان علمای مختلف حمایت کرد تا روح همکاری و مفاهمه را در فضایی که حاکم بود، تقویت کند.
حفظ تمامیت شیعه: بهابادی در نظر داشت تا تمامیت اسلام شیعه را در برابر فشارهای خارجی حفظ کند و ارتباط عمیقتری با متون کلاسیک برقرار کند تا اطمینان حاصل کند که جامعه از اثرات رقیقسازی اعتقادات و انتقادات خارجی محفوظ بماند.
ترویج گفتوگو: در زمانی که تنشها و اختلافات فرقهای به اوج خود رسیده بود، بهلابادی از گفتوگو میان دانشمندان با پیشینههای متفاوت حمایت میکرد که این مسئله برای کاهش تأثیرات منفی سیاسی ضروری بهشمار میرفت.
اصلاحات آموزشی: او در احیای مؤسسات آموزشی در نجف نقش حیاتی ایفا کرد و تلاش کرد تا برنامه آموزشی را به سوی منطق، فلسفه و فقه هدایت کند.
مدیریت مناظر سیاسی: بهابادی با مهارت توانست روابط مؤثری با مقامات صفوی و عثمانی برقرار کند و از وضعیت علمی نجف در برابر تنشهای سیاسی محافظت کند.
نتیجهگیری
ملا عبدالله بهابادی با تلاشهایش در زمانی که درگیریهای صفوی-عثمانی در اوج خود بود، نشان داد که دیپلماسی علمی قادر است تمامیت اسلام شیعه را حفظ کند. او با ترویج گفتمان منطقی، تأسیس و تقویت نهادهای آموزشی و مدیریت هوشمندانه روابط خود با مقامات متضاد، نمونهای از نقش مشارکت علمی در شکلدهی به فضای وسیعتر تفکر اسلامی در دوران پرچالش را به نمایش گذاشت. میراث او تأکید میکند بر ضرورت دیپلماسی و گفتوگوی عقلانی، و ضرورت حفاظت از استقلال فکری در برابر فشارهای سیاسی. تلاشهای بهابادی نه تنها چارچوبهای علمی شیعه را تقویت کرد، بلکه بستر فعالیتهای نوآورانه فکری را نیز ایجاد کرد که فراتر از زمانه خود ادامه یافت.