دیدگاههای دکتر اسماعیل بنی اردلان درباره علامه بهابادی یزدی [1]
در زمانی که ما فلسفه میخواندیم، علاوه بر منطق صوری، منطق تفتازانی و حاشیه ملاعبدالله هم خوانده میشد، اما نسل جدید تقریباً با آنها بیگانه است. یکی از کارهای مهم و باارزش ترجمه و معرفی آثار علامه بهابادی است. نمونه مشابه، ترجمه رساله شمسیه[2] به زبان انگلیسی است که ترجمه خوبی است و میتواند الگویی برای ترجمه آثار ملاعبدالله بهویژه کتاب حاشیه باشد.
دومین نکته این است که علامه بهابادی یک شخصیت اصولی است (اخباری نیست) و این در جهان امروز خیلی اهمیت دارد، متاسفانه ما در ایران اصلا حاضر نیستیم مباحث دینی را به صورت عقلی بیان کنیم؛ البته بنده به درست یا غلط بودن آن کاری ندارم، ولی باید شرایط زمانه را مورد توجه قرار داد، نسل جوان پرسشگر است و سوال دارد، بنابراین باید پاسخ عقلانی دریافت کند. ما در بیان آموزههای دینی نمیتوانیم به مخاطب بگوییم شما فقط اطاعت کن. هرچند حقیقت دین اطاعت است ولی باید مباحث را بهصورت عقلانی و استدلالی مطرح کنیم.
رویکرد اصولی و عقلی علامه بهابادی نیاز جامعه معاصر ماست؛ مرحوم مطهری نیز تلاش میکرد مباحث را عقلانی مطرح کند، شهید مطهری شاید بهترین متکلم زمان خودش بود، به معنای واقعی یک متکلم در قامت علامه بهابادی یزدی بودند.
برگزاری همایش و کنگره و احیای آثار متکلمانی مانند علامه یزدی میتواند به توسعه رویکرد عقلی در کشور کمک کند. اصولیبودن ایشان در این مقطع ایران و جهان تشیع، بسیار مهم است.
سومین نکته نسخههای خطی ایشان هست که باید معرفی شوند. چون نسخه خطی تا شرح و توضیح و معرفی نشوند، قابل استفاده برای خیلیها نیست و اگر این دو سه کار، مورد توجه قرار گیرد، اتفاق بسیار بزرگ و مبارکی رقم میخورد و ما نباید آن را ما دست کم بگیریم.
در خصوص روز منطق هم مراقبت کنید که حساسیت ایجاد نشود، اگر چه علامه یک متکلم بزرگ منطقی است، اما جایگاه و خدمات منطقیون دیگر هم درنظر گرفته شود. درباره عنوان ایشان، خود «ملاعبدالله» اتفاقا زیباست، لازم نیست ما چیزی به اسم اضافه کنیم و ایشان اصلاً به معنای حقیقی ملا است؛ همه جا ایشان معروف به ملاعبدالله است، همانطور که به حاشیه ایشان میگوییم حاشیه ملاعبدالله. پس عنوان ملاعبدالله، احیای خود این لفظ هم هست و خودش یک برند است.
مطلب دیگر اینکه ملاعبدالله متولی حرم امام علی (ع) و حاکم نجف اشرف بوده است؛ این هم موضوع مهمی است؛ دربارة این مدیریت باید بحث کرد که اساس آن چگونه بنا شده است که توانسته بیش از دویست سال این اسکلت محکم بماند؛ معلوم میشود یک سیستم عقلانی محکم داشته و الا پس از مدتی از هم میپاشید. من فکر میکنم اگر از این زاویه به شخصیت ملاعبدالله نگاه کنیم ایشان به عنوان یک متفکر بزرگ مطرح خواهد شد و علاقهمندان زیادی به وی گرایش پیدا خواهند کرد.
فعالیت های علمی دبیرخانه مرا مشتقاق کرد و علاقمند شدم نسخهها و رسالههای منطقی دیگر علامه را مطالعه کنم.احیای اندیشهها و کارهای علمی ملاعبدالله در شرایط کنونی، بسیار کار درست و متفکرانه است. باید تلاش کنید این کار متفکرانه بهموقع، بهجا و به درستی بهنتیجه برسد. در دام عجله نیفتید که به تمام زحمات، داناییها و تفکرها خدشه وارد میشود.
[1]. دکتر اسماعیل بنی اردلان عضو مجمع فلاسفه ایران و دانشیار دانشگاه هنر با تخصص فلسفه هنر و به صورت خاص فلسفه سینما است. ریاست دانشگاه سینما و تئاتر، معاون پژوهشی دانشگاه هنر و ریاست دانشکده علوم نظری و مطالعات عالی هنر از جمله سوابق اجرائی ایشان است. وی پژوهشگر، نویسنده و مترجم کتابهایی چون معرفت شناسی آثار صناعی ایران، مجال آه و سرفرسنگهای تحول نگاری در ایران است و مقالات متعدد سینمایی و ایرانشناسی به رشته تحریر درآورده است.
[2] . کتاب الرسالة الشمسیة، تالیف ابوعمر بن علی شافعی، ملقب به نجم الدین و معروف به کاتبی قزوینی (متوفی ۶۷۵ ق)، از اساتید علامه حلی و قطب الدین شیرازی و از شاگردان خواجه نصیر طوسی است. این اثر یکی از درسنامههای منطقی بسیار مهم است که شروح فراوان بر آن نوشته شده است. نویسنده، آن را برای خواجه شمس الدین محمد جوینی، معروف به صاحب دیوان نوشته و به همین دلیل آن را شمسیه نامیده است.