استاد محمدحسین حشمتپور [1]
- با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادهاید. لطفاً در خصوص شخصیت علمی علامه ملاعبدالله بهابادی توضیحاتی توضیح دهید.
بنده در رابطه با ملاعبدالله مطالعه چندانی نداشتم؛ فقط در همین حد میدانم که ایشان یکی از عالمان عصر خویش بود و حاشیه منطق را نوشتهاند. درمورد حاشیه منطق ایشان آن چیزی که برای بنده اتفاق افتاده را عرض میکنم؛ روزی سرکلاس مرحوم ادیب نیشابوری[2] بودیم که ایشان به ما گفتند که میخواهند بعدازظهر درس جدیدی را شروع کنند و از ما راجع به تدریس هر یک از درسهای قوانین، معالم و حاشیه نظر خواستند، نتیجه آنکه همه گفتند حاشیه تدریس شود و ایشان هم حاشیه را شروع کردند؛ من هم که تا آن زمان حاشیه را نخوانده بودم، فرصت را غنیمت شمردم و در کلاس درس مرحوم ادیب حاضر شدم؛ متأسفانه کلاس درس ایشان به دلایلی قبل از رسیدن به بحث قیاس تعطیل شد.
با وجود اینکه درس حاشیه را کامل نکردم؛ اما برای من برکات زیادی داشت تا جایی که توانستم منطق مظفر و بعد منطق اشارات که بسیار سنگین است، سپس منطق شفا را بهراحتی تدریس کنم. من همیشه به طلبهها گفتهام که کتاب حاشیه را رها نکنید و آن را حتی با حواشیاش بخوانید؛ به نظر من کتاب حاشیه کتابی است که نباید از حوزه حذف میشد. شاید در آینده طلبهها متوجه شوند که این کار اشتباه بود و دوباره به نظام قدیم برگردند و بسیاری از کتابها مثل مطول، حاشیه و امثال آن را بخوانند.
آنچه فلسفه و منطق را سخت کرده است، مطالب این علوم نیست؛ بلکه نوع نوشتار گذشتگان است که البته این سختنویسی نیز بیدلیل نبوده است. ابنسینا در کتاب اشارات به اساتید کتابش تذکر میدهد که راضی نیستم کتابهایم را به دو دسته آموزش دهید: 1ـ کسانی که استعداد ندارند؛ 2ـ کسانی که استعداد دارند، لکن به دنبال جذب مرید و کلاشیکردن هستند.
- استاد در شرایط کنونی چه نیازی به متون کلاسیک مثل حاشیه ملاعبدالله است؟
در گذشته طلاب هیچ زمانی را برای مطالعه تلف نمیکردند؛ در صورتی که الان کسی که مثلا پنج سال فلسفه میخواند در واقع یک سال و چند ماه درس خوانده است و مابقی روزها تعطیل بوده است؛ به همین دلیل نظر من این است که صلاح نیست برای حاشیه وقت زیادی صرف شود؛ زیرا کتاب حاشیه را میتوان در کمتر از یک سال خواند؛ بنابراین من معتقدم تدریس کتابهای قدیم باید به قوت خودش باقی باشد و صلاح نیست که این کتب ارزشمند را کنار بگذارند.
- منطق ملاعبدالله با منطق قدما مانند ابن سینا چه تفاوتی دارد؟
نظر من این است که در خواندن منطق آنچه اهمیت دارد خوبخواندن هریک از این کتب است و هیچ فرقی نمیکند که منطق ملاعبدالله باشد و یا اینکه کتب منطقی قدمای ایشان؛ زیرا آنچه اهمیت دارد، کاربردی بودن است.
- خواستگاه فلسفه ارسطو غرب است، این دانش وقتی که به دست مسلمانان رسید، نوآوریهایی در آن ایجاد شد، آیا منطق اسلامی هم تفاوت یا ویژگی خاصی را نسبت به منطق ارسطویی دارد؟
ابنسینا روی منطق ارسطویی مستقیم کار کرده است نه با واسطه، یعنی خود منطق ارسطو را برداشته و شفا را نوشته است؛ درواقع ابنسینا شارح مبانی نبوده بلکه نظر هم میداده؛ با این وجود ابنسینا میگوید تغییری در کلام ارسطو داده نشده است و این مطلب را خودش در آخر سفسطه مطرح میکند که این کتاب منطق ارسطو آنقدر قوی نوشته شده که تا به امروز کسی نتوانسته آن را تغییر دهد.
در مورد کتابهای دیگر هم آنگونه که معروف است تمامی کتب منطقی تقریباً مقلد شفا هستند؛ فقط کتاب شرح مطالع دارای تغییراتی است و منطق نوینی را ارئه داده است و روشش با بقیه کتب متفاوت است.
شیخ اشراق هم در منطق حکمت الاشراق تغییرات مختصر داده که به نظر من قابل توجه نیست؛ شرح مطالع الأنوار في المنطق هم به نظر من کار زیادی انجام نداده است، هرچند که به این کتاب اهمیت زیادی داده شده ولی فقط مطالب را مرتب کرده است؛ بنابراین منطق ارسطویی با قطع نظر از آنچه غربیها ادعا میکنند فعلا هنوز مورد نقد قرار نگرفته است.
- حاشیه ملاعبدالله نسبت به خود متن تفتازانی چقدر موفق بوده است؟
به نظر میرسد تقریبا از عهدۀ شرحی که بر منطق تفتازانی نوشته برآمده است؛ حاشیه با شرح فرق دارد؛ شرح تقریباً مطلب را کامل باز میکند، اما حاشیه اینگونه نیست؛ باوجود اینکه منطق ملاعبدالله حاشیه بوده، اما به نظر من این حاشیه کار شرح را کرده است؛ این کتاب آنقدر قوی نوشته شده که کاملا مطلب را روشن کرده است؛ به نظر من شاید بهخاطر این است که ادبیات ملاعبدالله خوب بوده است.
- فرهنگ حاشیهنویسی برای امروز حوزهها چقدر مهم هست؟
به نظر من فایده حاشیه این است که در زمان محدود و با کمتر از یک خط مطلب را کامل روشن میکند؛ من الان شفا را درس میدهم و نسخه خطی دارم که حاشیۀ کمی دارد با این وجود مفید است.
نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که استفاده برخی از شرحها از حاشیه کمتر است؛ در صورتی که استفاده از حاشیهها رواج بیشتری دارد که البته این مطلب بستگی به حاشیهنویس دارد.
- پیشنهاد شما برای تصحیح نسخه جدید حاشیه عبدالله که دارای جذابیت برای طلبههای امروز باشد، چیست؟
جذابیت بستگی به همت طلبهها دارد که متاسفانه در حوزه برروی همت طلبهها کار نشده است؛ طلبه باید همت کند که خسته نشود و این مطالب مفید را مطالعه کند؛ همچنین پیشنهاد من این است که یک تحقیق راجع به خود حواشی هم صورت گیرد و هفت یا هشت حاشیه برتر را انتخاب کنند تا برای محققی که خارج منطق میخواند هم متن داشته باشیم.
- بعضی معتقدند کلام ملاعبدالله همان کلام خواجه نصیر الدین طوسی است؛ از منظر جنابعالی آیا صحیح است که ملاعبدالله در علم کلام نوآوری نداشته است؟
یقیناً ملاعبدالله به آن نحوی که در منطق تبحر داشته و سبب بهوجودآوردن اثر ارزشمندی همچون حاشیه منطق شدهاند، به همین نحو آثار متعدد دیگری هم دارند، اما آنچه از دادههای کلامی ایشان در دسترس است به صورت حواشی است که با واسطه و غیرمستقیم است؛ بنابراین ما یک تراز کلامی منسجمی از ملاعبدالله نمیبینیم همچنان که در علوم دیگر مانند تفسیر و فلسفه چیزی نمیبینیم؛ اما آنچه معلوم است این است که ایشان در معانی خیلی قوی بوده است و چندین اثر در این زمینه دارند و با توجه به همین آثار است که مشخص میشود ملا عبدالله در دو حوزه معانی و منطق تخصص ویژهای داشته است.
- چه کنیم حوزههای علمیه هم رونق و هم خروجیهای مناسب داشته باشند؟
به نظر من عوضکردن متون غلط است و اساس رونق حوزه این است که باید همت در طلبهها زیاد شود و این همت را به هر طریقی که شده باید حاصل کرد تا خود طلبهها موجب رونق هر چه بیشتر حوزهها شوند.
- در حوزههای علمیه در کنار اهمیتی که به اصول میدهیم باید به کلام و ادبیات و تفسیر و سایر رشتهها هم بپردازیم برای رفع این معضل چه پیشنهادی دارید؟
من وقتی ادبیات میخواندم، استادی داشتم که به من میگفت خیلی وقتت را صرف این کتابها نکن کتابهای بعدی مشکلت را حل خواهد کرد؛ اما من با خودم فکر کردم وقتی روی حل مشکلی وقت بگذارم چرا نتوانم آن را حل کنم. درنتیجه به حرف این استاد گوش ندادم؛ این تصمیم به من خیلی کمک کرد و حتی بعدها خوشحال شدم که حرف آن آقا را گوش نکردم.
بسیاری از افراد هستند که میگویند در آینده میفهمیم این خود مشکلی بزرگتر است؛ زیرا به نظر من کتابی که خوانده میشود باید در همان لحظه فهمیده شود؛ و در مطالعه کتابهای بعدی روی مطالب قبل تأکید شود نه اینکه تازه بفهمیم؛ باید این روحیه در بین افراد علیالخصوص طلبهها جا بیفتد.
- 1. استاد محمدحسین حشمت پور از باسابقهترین مدرسان حکمت و فلسفه در ایران معاصر است؛ وی در فقه و اصول از محضر آیتالله وحید خراسانی بهره برده و فلسفه و عرفان را از محضر آیتالله جوادی و علامه حسنزاده آملی استفاده کرده است. ایشان عضو هیأت علمی گروه فلسفه اسلامی دانشگاه قم هستند و به تدریس فلسفه و متون حکمی در دانشگاه قم و حوزه علمیه اشتغال دارند.
[2] . محمد تقی ادیب نیشابوری(۱۲۷۱ـ 1355 شمسی) مشهور به ادیب ثانی، او شاگرد عبدالجواد ادیب نیشابوری (معروف به ادیب اول) بود.