دکتر عیسی بایرامی
چکیده
تشکیک یعنی برای هستی اعم از هستی امکانی و وجوبی، مراتب متعدد قائل شدن؛ که بر اساس نظام اندیشه ای حکیمانه، عالم هستی را در وجود معنوی مشترک دانسته و تنها به سبب مراتب متعدد طولی و عرضی بین آنها تفاوت قائل است. این نگرش قوی ترین وجود را ذات واجب الوجود یعنی خدای متعاال دانسته و سپس درمراتب متعدد حیوانی، نباتی، جمادی و... تا مرز عدم و هیولا وجود را جریان می دهد. اصلی ترین نقطه اختلاف فلاسفه و عارفان در مقوله تشکیک است و عرفا وجود را واحد بسیط دانسته و بقیه مراتب وجود تشکیکی را تجلی و ظل و اشراق می نامند. رویکرد سومی هم وجود دارد که قائل به مشترک لفظی بودن وجود است و نظریه ای را بر گزیده که ضعیف ترین نظر بوده و نه به نظر فلاسفه می ماند و نه دیدگاه عارفان. طرفداران این نظریه بیشتر در مکتب فلسفی ملا رجبعلی تبریزی در اصفهان بوده و تفکیکی های متاخر نیز بر مشرب آنان سیر می کنند. مقاله حاضر با استناد به رساله نفیس مرحوم یزدی در مسئلۀ تشکیک، تحلیل از نگرش ایشان در قضیه تشکیک بنابر حکمت مشاء و حکمت متعالیه ارائه داده و ریخت شناسی رساله را بر اساس دو دیدگاه یاد شده و نقد مبانی مدرسه فلسفی اصفهان در شاخه ملا رجبعلی مورد برررسی قرار می دهد.
کلمات اصلی: ملاعبدالله یزدی؛ فلسفه، تشکیک، وجود.