سبکشناسی استدلال اخلاقی حکمای مسلمان در آثار علمی و سیرة عملی حکیم بهابادی یزدی*
حوزههای علمیة شیعی حکیم ملا عبدالله بهابادی یزدی را بیشتر با حاشیة پرآوازة او بر تهذیب المنطق تفتازانی میشناسند. این اشتهار سبب شده است که نام این حکیم در زمرة حکما و منطقدانان مسلمان ثبت گردد. حکمای مسلمان غالباً گزارههای اخلاقی را از مشهورات عامه میدانند و از این رهگذر، استدلال اخلاقی را، نه در ردیف استدلالهای برهانی، که در ردیف استدلالهای جدلی میشمارند. این نکته در آثار منطقی حکیم بهابادی نیز، به ویژه در مبحث صناعات خمس که به روششناسی انواع استدلالهای منطقی اختصاص دارد، انعکاس یافته است. شگفت آنکه این مبحث بسیار مهم از سوی منطقدانان متأخر به اجمال و اهمال رها گشته و به گفتة حکیم بهابادی در حاشیه بر تهذیب المنطق، بیان متأخران در این مبحث مبتلا به اقتصار مخلّ است. همین اقتصار و کوتاهنویسی و غفلت از پردازش دقیق و نکتهسنجانه بهانه گشته تا منتقدانی بدون تلاش کافی در فهم این مبحث بر حکیمان و منطقدانان خرده بگیرند که سبکی که آنان برای استدلال اخلاقی در نظر گرفتهاند، اخلاق را به ورطة نسبیتگرایی سوق میدهد. این مقاله در پی آن است که با الهام از اشارات حکیم بهابادی، در توضیحات حکمای متقدم درنگ کند و پرده از ابهام سبکشناسی استدلال اخلاقی مورد نظر حکیمان مسلمان برافکند و این نتیجه را آشکار سازد که مشهوره دانستن گزارههای اخلاقی نه تنها هیچ تلازمی با نسبیتگرایی اخلاقی ندارد که با واقعیت زندگی اخلاقی آدمی هماهنگ است. یافت این هماهنگی و بهکارگیری آن، ثمرات پربرکتی در سیرة عملی و سلوک اخلاقی حکیمانی همچون ملا عبدالله بهابادی یزدی به بار آورده است.
واژگان کلیدی: اخلاق، استدلال اخلاقی، روششناسی، سبکشناسی، حکیم بهابادی، حکمای مسلمان، روششناسی اخلاق
*نویسنده: محمد تقی اسلامی، استادیار مرکز اخلاق و تربیت و مدیر گروه پژوهشی اخلاق در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.