14 ژانویه روز جهانی منطق نام‌گذاری شده است. با بزرگداشت این روز، که باعث ارتقا فرهنگ وحدت، گفتگو و تعامل منطقی می‌شود، پیرامون این روز و نقش حکیم ملاعبدالله بهابادی یزدی در توسعه منطق و علوم عقلی، مطالبی را در چهار بخش ارائه می‌دهم.

سخنران: حسن عبدی‌پور

نقش حکیم ملاعبدالله بهابادی یزدی در توسعه منطق و علوم عقلی
به مناسبت روز جهانی منطق (14 ژانویه)

 

14 ژانویه روز جهانی منطق نام‌گذاری شده است. با بزرگداشت این روز، که باعث ارتقا فرهنگ وحدت، گفتگو و تعامل منطقی می‌شود، پیرامون این روز و نقش حکیم ملاعبدالله بهابادی یزدی در توسعه منطق و علوم عقلی، مطالبی را در چهار بخش ارائه می‌دهم.

 

بخش اول: چرایی منطق

در میان مخلوقات جهان "وجود آدمی" به جهت توانمندی‌های شگرفی که در او به امانت قرارداده شده، دارای جایگاه ممتاز و بی‌نظیری است. بی‌شک یکی از جهاتی که سبب شده تا انسان بدین مرتبه والا در نظام خلقت دست یابد، داشتن توانایی "تفکر" و "خردورزی" است. آدمی در پرتو این موهبت الهی می‌تواند بسیاری از مجهولات خود را به معلوم تبدیل کرده و هر روز به کشفی جدید و پیشرفتی نو دست‌ یابد؛ اما به‌راستی تفکر چیست که می‌تواند با خود دست‌آوردهای ارزشمندی را به ارمغان آورد؟ آیا ذهن انسان در مسیر تفکر دچار خطا نیز می‌شود؟ چگونه و از چه راهی می‌توان به درستی تفکر اطمینان پیدا کرد؟

برای پاسخ به پرسش‌هایی از این دست، دانش منطق تدوین یافته است. منطق دانش آلی و فراهم آمده از قواعد کلی است، که به‌کار بستن درست و به‌جای آن، ذهن را از خطای در تفکر باز می‌دارد.

منطق‌دانان گفته‌اند: تفکر تلاش ذهن برای تبدیل مجهول به معلوم است؛ تلاشی که گاه کامیاب بوده و به نتیجه مطلوب می‌رسد و گاه ناکام مانده و به نتیجه مورد انتظار، که همان تبدیل مجهول به معلوم است، نمی‌رسد.

ذهن در مسیر کشف یک امر مجهول (جریان تفکر) مراحل مختلفی را پشت سر می‌گذارد.

  انسان در امور روزمره و ساده زندگی  احتیاج به تفکر پیچیده ندارد و خود به خود حقایق را کشف می‌کند؛ اما غالبا از چرایی و چگونگی فرایند ذهنی  غافل است. نمی‌داند چرا و چگونه به این حقیقت رسیده است.

منطق موجب می‌شود ما بتوانیم پرده از روی مغالطه‌ها برداریم و به مدد برهان، دیگران را نیز با عقیده خود شریک گردانیم و به باور خود، هویت جمعی بخشیم. همچنین، منطق کلید فلسفه و کلام  است و بدون آن تحصیل فلسفه و کلام  امکان‌پذیر نیست. بدون روست که علامه ملاعبدالله یزدی  معتقد بود منطق برای جامعه لازم است.

14 ژانویه به عنوان روز منطق فرصت بسیار مناسبی  است برای ارائه الگوهای منطقی براساس روش علمی که منطبق بر منطق هم‌اندیشی باشد. این نام‌گذاری هوشمندانه می‌تواند مبنای جهش‌های علمی قرارگیرد و روز بزرگی جهت ایجاد حاکمیت گفتمان منطقی و منطق استدلالی باشد. یکی از  اهداف نام‌گذاری روزی به‌نام  منطق، جاری و ساری ساختن عقلانیت و خردمندی در عرصه‌های گوناگون است.

 علامه ملاعبدالله یزدی با تمرکز بر مطالعات  منطقی و تدوین کتاب‌های منطقی مانند: «حاشیَةُ علی حاشیَةِ شَرحِ الشَمسیَة لِلجُرجاني»، «تَعلیقاتُ علی ایساغوجی»، «شرحِ دیباجَةِ العُجالَة»، «حَلِّ ضابِطَةِ الأَشكال الأَربَعَة»، قصد داشت بگوید که منطق به انسان‌ها کمک می‌کند که با ادبیات منطقی سخنان و دیدگاه خود را به اشترک بگذارند و همه انسان‌ها منطق‌گرا را دعوت کنند که در کنار هم به توسعه تمدونی و زندگی مسالمت‌آمیز بپردازند.

بخش دوم: منطق زبان انبیاء

هر زبانى میراث‌دار احساس‌ها، دانش‌ها، بینش‌ها، روش‌ها و پیشینه صاحبان آن زبان است. زبانْ آگاهى و توان دریافت مفاهیم زبان‌هاى دیگر و برگردان آن، تنها راه انتقال و تبادل اندیشه‌ها، فرهنگ‌ها، تمدن‌ها و ضرورى‌ترین راه براى تفاهم بین انسان‌ها است. فرهنگ بشرى به زبان‌ها و لغات گونه‌گونْ شکل یافته، تدوین گشته و رشد کرده است و به همین شکل فرهنگ آسمان بنیاد وحى، گنجینه شده است.

خوشبختانه در اين موضوع با يك همگوني و «وحدت شخصي» روبه‌رو هستيم؛ همه پيامبران يك منطق واحد داشته‌اند. و نيز هيچ پيامبري با يكي از منطق‌هایي كه غير پيامبران داشته‌اند، سخن نگفته‌اند.

پيامبراني كه دست تاريخ به آنان مي‌رسد از نوح، ابراهيم، لوط، اسماعيل، اسحاق، يعقوب، يوسف، موسي و… تا عيسي و پيامبر اکرم همگي در دايره اين «وحدت» بوده‌اند.

منطق و بلاغت بایسته‌های امر تبلیغ هستند؛ به همین خاطر یکی از دلایل موفقیت پیامبران و امامان معصوم تسلط بر ادبیات، بلاغت و دانش منطق و حکمت بوده است. خداوند فرمود: «وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیراً» (بقره، 269)

بخش سوم: نقش علامه ملاعبدالله بهابادی یزدی

منطق مانند دیگر دانش‌های بشری  یک دانش برساخته بشری است که همه انسان‌ها با هر مرام و عقیده‌ای در آن، اشتراک دارند. ازاین‌روست که در یک کتاب در دانش منطق نباید به مذهب نویسنده آن کتاب حساس بود. بر این اساس است که سیره اندیشمندان شیعی در امر حاشیه‌نویسی بر کتب اهل سنت و کار مشترک علامه تفتازانی و ملاعبدالله یزدی  در کتاب تهذیب المنطق و در راستای احیای این سنت علمی – تمدنی  که آثار و برکاتی در امر تقریب و توسعه  علوم اسلامی داشته است. این تجربه و دیپلماسی علمی سرمایه‌ای بزرگ برای بازخوانی علوم اسلامی و توسعه علوم انسانی در جهان اسلام است.

 علامه یزدی در قرن دهم به توسعه و تعمیق دانش کلام، فلسفه و منطق  کمک فراوانی کرده است.

کتاب «تهذیب المنطق» تألیف سعدالدین تفتازانی (م۷۹۲ق)، در دو بخش منطق و کلام است. «حاشیه» علامه بهابادی بر این کتاب، سرآمد کتاب‌های علم منطق می‌باشد. مرحوم ملاعبدالله یزدی حاشیه معروف خود بر «تهذیب المنطق» را در روز ۲۷ ذی القعده ۹۶۷ قمری در نجف اشرف به پایان رساند. حاشیه ملاعبدالله یزدی از دیرباز، به‌ویژه در حوزه‌های علمیه ایران و کشورهای اسلامی از متون درسی مهم به‌شمارمی‌رود. بعد از قریب ۴۰۰ سال که از وفات این شخصیت والا مقام می‌گذرد، تاکنون بحث‌ها و تألیفاتش از متون درسی حوزهای علیمه شیعه و سنی  می‌باشد.

 دبیرخانه همایش بین‌المللی علامه بهابادی با پیشنهاد ثبت یک روز به نام روز منطق در تقویم ملی به دنبال معرفی اندیشه‌های ناب و روش‌شناسی این فقیه منطقی امامی و شارح برجسته منطق، جامع معقول و منقول و شخصیتی در تراز انقلاب اسلامی و تمدن‌سازی به منظور ارائه الگویی موفق برای طالبان علم و حقیقت و محققین و پژوهشگران امروز و فرداست.

بخش چهارم: تجلی دانش منطق علامه در عرصه سیاست و حکمرانی

علامه بهابادی یزدی از شخصیت‌های است که دارای امتداد اجتماعی می‌باشد. وی اندیشمندی است که در حوزه نظر و عمل از دانش حکمت و منطق استفاده نمود. حکمرانی ایشان به عنوان متولی و حاکم نجف اشرف بیانگر مدیریتی حکیمانه است. ایشان تلاش کرد حقوق شهروندان ادیان و مذاهب مختلف، اعم از شیعی، سنی و یهودی را رعایت کنند.

ایشان در صحنه بین‌الملل هم تلاش کرد منطقه نجف اشرف را از جنگ‌های میان دولت عثمانی و صفویه دور نگه دارد و تلاش کرد با دیپلماسی فرهنگی اختلافات کاهش یابد که با ایجاد مصالحه بین دو دولت، مانع خونروزی نظامیان شد.

جالب است وقتی سرزمین عراق و نجف به دست عثمانی‌ها می‌افتاد، سلاطین عثمانی به‌خاطر حکمرانی حکمیانه ایشان، مسولیت ایشان را تنفیذ ‌کردند. رضایت‌مندی دولت‌های عثمانی و صفوی و  مردم و علمای نجف اشرف از علامه بهابادی و بیت ایشان که بیش از دویست سال در آنجا حکمرانی کردند، نشان از کارآمدی و مدیریت عقلانی و منطقی آنان است.

بنابراین منطق می‌تواند باب گفتگوی ملت‌ها و اندیشمندان و حاکمان جامعه قرار گیرد.

این تجربه تاریخ سرمایه‌ای برای جهان معاصر است؛ چرا که سرنوشت انسان‌ها در جهان مدرن به‌هم گره خورده است و باید ملت‌ها و دولت‌ها برای حل مسایل و مشکلات کنار هم قرار گیرند و با منطق و عقلانیت امور جهان را مدیریت کنند.

گزاره‌های منطقی در فرآیند تحصیل قدرت و توزیع آن و نیز تصمیم‌سازی سیاسی و اجرای آن، نقش آفرین می‌باشد.

 نظام سیاسی اگر مبتنی بر منطق باشد، از کارآمدی و رضایت شهروندان برخوردار خواهد شد و در سیاست داخلی، منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای می‌تواند از کارآمدترین ابزار سیاست داخلی و خارجی باشد.

تصمیم سیاسی می‌بایست منطقی باشد و به اقتضاء منطق، شایسته است که تصمیم اتخاذ شده به‌درستی اجرا شود. در بین علوم، دانش منطق است که با تکیه به آن می‌توان تصمیم سیاسی منطقی گرفت و به‌درستی آن را اجرایی کرد.

دانش منطق فقط برای فلسفه ضروری نیست؛ بلکه برای همه علوم انسانی و علوم تجربی و صنعتی به‌طور عام و برای تک‌تک علم حقوق، علوم سیاسی و علوم اجتماعی و... به‌طور خاص مورد نیاز می‌باشد.

ایده اصلی بنده در این بخش، به‌کارگیری دانش منطق در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی است و ملاک و معیار اینکه کدام تصمیم سیاسی منطقی و عقلانی است. این دانش می‌تواند ملاک خوبی برای پیشگیری خطاهای فکری باشد. چه بسا برخی تصمیم‌های سیاسی پشتوانه فکری نداشته باشند و تصمیم عاقلانه به نظر نیایند.

به‌کارگیری منطق در همه علوم و امور ضروری است، حتی در خانه و خانواده نیز جهت استحکام زندگی باید به‌کار گرفته شود و به‌‌کارگیری منطق مانع از بسیاری از طلاق‌ها می‌شود.

 اگر منطق ملاعبدالله بین دولت و ملت حاکم شود، تعامل استواری بین آن دو حاصل می‌گردد.

فکر و اندیشه در هر کجا که باشد، نیاز به منطق دارد؛ ما بر این باوریم که منطق در سیاست می‌تواند بسیار نقش‌آفرین باشد و در کارآمدی نظام سیاسی مددرسانی کند. تا تصور درستی از موضوعات و مسائل سیاسی نباشد، نبایستی به آن‌ها ورود کرد و نیز در تصدیقات سیاسی بدون در نظر گرفتن شرایط و مبادی تصوری و تصدیقی آن نبایستی به گزاره‌های سیاسی اذعان داشت.

تمام گزاره‌های سیاسی، یا به‌صورت مفرد و یا مرکب و در قالب قضایا به دست ما می‌رسند و در داوری‌های سیاسی و نیز در تجزیه و تحلیل‌های سیاسی می‌بایستی بین قضایای شخصیه و حقیقیه و طبیعیه تفاوت گذاشت تا آنارشیسمی از داوری‌ها و تحلیل‌های سیاسی پیش نیاید.

سخن آخر اینکه در جهان معاصر، باید فکر کنیم که چگونه می‌توان از دانشمندان منطقی مانند علامه بهابادی یزدی‌ها درس بگیریم و انها را الگوی جامعه معاصر قرار دهیم.

 

ویژه نامه ها

ویژه نامه 1 ویژه نامه 2  معرفی آثار  معرفی آثار(انگلیسی)
ویژه نامه (عربی) حکیم بهابادی در یک نگاه (فارسی) حکیم بهابادی در یک نگاه (انگلیسی) حکیم بهابادی در یک نگاه (ترکی)
TPL_BACKTOTOP