کتاب تحفه شاه جهانیه که در کشورهایی چون هند، پاکستان، اندونزی و... به عنوان کتاب درسی منطق در حوزه های علمی خوانده می شود، در حقیقت همان کتاب حاشیۀ علامه ملا عبدالله بهابادی یزدی بر تهذیب المنطق سعد تفتازانی است. در آن مناطق وفات ملا عبدالله را سال 1015 قمری می دانند، در حالی که سال دقیق وفات علامه، سال 981 قمری می باشد.
احتمالا منشأ این اشتباه در مجامع اهل سنت، ذکر تاریخ وفات ملا عبدالله در کتاب خلاصة الاثر محبی است. چرا که در این کتاب، وفات مرحوم بهابادی را خمس عشرة بعد الألف نوشته که نکته ای نادرست است چنانکه مکان وفات ملا عبدالله را اصفهان یاد کرده که این نیز بر خلاف تصریح شرح حال نویسان شیعی است. زیرا از باب اهل البیت ادری بما فی البیت، محل وفات مرحوم یزدی، نجف اشرف بوده است، اگر چه مزاری منسوب به ملا عبدالله هم در شهر با صفای بهاباد وجود دارد.
محبی عالمی اهل سنت و دارای مذهب حنفی است که در قرن یازدهم هجری می زیسته و اوایل قرن دوازده را درک کرده و از معاصران علامه شیخ محمد باقر مجلسی است. نام وی محمد أمين بن فضل الله المحبي الحموي الدمشقي(متولد 1061 و متوفای 1111ق) است. این عالم محدث و مورخ ادیب از دانشمندان مشهور دمشق در زمان خود بوده و مولفاتی دارد که «خلاصة الأثر في أعيان القرن الحادي عشر» یکی از آنهاست. چنانکه «جني الجنتين في تمييز نوعي المثنيين»، «قصد السبيل فيما في اللغة العربية من الدخيل» و «نفحة الريحانة و رشحة طلاء الحانة» از دیگر آثار اوست. شرح حالی از وی را می توان در کتاب «من أعلام الفكر العربي في العصر العثماني الأول» خواند.
محبی با اینکه در مورد سال و مکان درگذشت مرحوم بهابادی به خطا رفته، ولی به سبب شهرت مرحوم بهابادی شرح حال وی را در کتابش ذکر کرده و نکات جالب و جدیدی را برای ما بازگو می کند. شایان ذکر است که پاره ای منابع از حضور ملا عبدالله در نواحی شام سخن گفته اند و محبی نیز چون اهل و ساکن شام بوده، شاید به سبب ارتباط با شاگردان یا شاگردانِ شاگردان مرحوم بهابادی اطلاعات جدید و سخنان نوی از وی به دست می دهد. قبل از پرداختن به سخنان محبی پیرامون ملا عبدالله، این نکته را ناگفته نگذارم که به راهنمایی استاد ارجمند حضرت آیت الله سبحانی تبریزی، به شرح حال مرحوم یزدی در خلاصة الاثر دست یافته و همین جا از جناب ایشان تشکر و سپاسگزاری می نمایم.
محبی در صفحه 40 از مجلد سوم خلاصه اش، می نویسد:
«عبد الله بن الْحُسَيْن اليزدى، صَاحب التحقيقات، عَلامَة زَمَانه بِغَيْر دفاع، وخاتمة محققى الْعَجم من غير نزاع، لم يدانه أحد فى عصره مِنْهُم فى جلالة الْقدر وعلو الْمنزلَة وَكَثْرَة الْوَرع، وَكَانَ منهمكا على المطالعة والاشتغال بِالْعلمِ ومنحه لمستحقيه، وَكَانَ مبارك التدريس، مَا اشْتغل عَلَيْهِ أحد الا انْتفع بِهِ، وَكَانَ عَظِيم الْهَيْئَة، نير الصُّورَة، شَدِيد الْخَوْف والخشية، ذَا سكينَة وانصاف فى الْبَحْث، وَأخذ عَنهُ خلق لَا يُحصونَ، مِنْهُم بهاء الدّين مُحَمَّد بن الْحُسَيْن العاملى والميزرا ابراهيم الهمدانى وَولده حسن على، وَله مؤلفات مفيدة، سهلة الْعبارَة مَعَ الوجازة، مِنْهَا شرح الْقَوَاعِد فى الْفِقْه وَشرح العجالة وحاشية على الشَّرْح الْمُخْتَصر على التَّلْخِيص للسعد وحاشية على حَاشِيَة الْعَلامَة الخطائى على الشَّرْح الْمَذْكُور وَشرح على تَهْذِيب الْمنطق للسعد، وَكلهَا مرغوبة ممتعة، قد رزقه الله تَعَالَى فِيهَا الْقبُول، وَكَانَت وَفَاته فى سنة خمس عشرَة بعد الالف بِمَدِينَة أَصْبَهَان»
توصیفات محبی پیرامون مقام علمی ملا عبدالله، رتبه وی در میان عالمان ایرانی، تدریس او و شاگردانش، حتی نکته ای از قیافه مبارک ملا عبدالله، جالب و قابل اعتناست. وی ملا عبدالله را صاحب تحقیقات خوانده و او را علامۀ یگانۀ زمانش دانسته که خاتم المحققین دانشمندان ایرانی بوده و کسی را با وی در بلند مرتبه بودن و تقوا و منزلت و جایگاه یارای همسری نبوده است، و اینکه غرق در مطالعه و فعالیت های تدریسی بوده و علوم را به اهلش یاد می داده و اینکه در زمینه تدریس، وی شخصیتی مبارک بوده و هیچ کس در محضر درس وی ننشسته الا اینکه سود و نفعی از آن درس کسب نموده است.
محبی در ادامه می گوید ملا عبدالله دارای هیئت و جسمی بزرگ بوده و صورتی نورانی داشته است. خوف و خشیت الهی در وی بسیار بوده و شخصی آرام و نیز با انصاف در بحث بوده است. شاگردان بی شماری از محضر درس وی بهره گرفته اند که شیخ بهائی، میرزا ابراهیم همدانی و شیخ حسنعلی یزدی از آنها بوده اند.
نکته اخیر حائر اهمیت است. زیرا اشکالی که بر سید علی خان مدنی صاحب سلافه العصر گرفته شده این است که شرح حال ملا عبدالله بهابادی متوفای 981ق را با ملا عبدالله شوشتری اصفهانی متوفای 1021ق خلط نموده و شیخ حسنعلی شوشتری را فرزند ملا عبدالله یزدی دانسته است. متن کلام محبی، که البته از معاصران سید علی خان است ولی اطلاعات دقیق تری را نسبت به وی از سیرۀ ملا عبدالله یزدی یاد می کند، حداقل این احتمال را تقویت می کند که ملا عبدالله یزدی که شاید جلال الدین منجم صاحب تاریخ عباسی هم پسر وی باشد، نیز پسری با نام حسنعلی داشته است و از قرن ده به بعد چند شخصیت با نام حسنعلی یزدی را می شناسیم و تعدد دو شخصیت هم نام نیز در یک عصر، محال نیست.
محبی پس از اینکه از تعدادی از آثار ملا عبدالله یاد کرده و آنان را از حیث عبارت، ساده و مختصر و موجز یاد می کند(که البته جمع بین سادگی و اختصار، یک موهبت برای نویسنده است و هر کسی را بدان راه نیست)، می نویسد که آثار ملا عبدالله، همگی سودمند بوده و مورد رغبت مردم قرار گرفته و خداوند سبحان بر آنها مهر قبول زده است.
در انتها ذکر این نکته خالی از فایده نیست که در میان شرح حال نویسان اهل سنت به ویژه آنانی که کتاب های فهرست ترتیب داده اند، عده ای به ذکر شرح حال و تالیفات ملا عبدالله پرداخته اند، ولی تا به حال شرح حالی مفیدتر و جامع تر از شرح حالی که امین محبی یاد کرده، به دست نیامده و امیدواریم در آینده باز هم در میان منابع خاصه و عامه، نکات بیشتری از زندگی علامۀ بزرگوار حضرت ملا عبدالله بهابادی یزدی یافت شود تا عرصه های زندگی این اسوۀ علم و عمل بیشتر برای ما روشن گردد، و الله ولی التوفیق. محمدعلی نجفی/قم المبارکة/اسفند 1394
متن مجلدات کتاب «خلاصة الأثر» محبی:
http://waqfeya.com/book.php?bid=7443