در این نشست که در پژوهشگاه علوم و فرهنگ قرآن برگزار گردید، ابتدا حجه الاسلام و المسلمین سید اسماعیل غضنفری به عنوان دبیر جلسه با خوش آمدگویی به حضار و تقدیر از برگزارکنندگان جلسه، به لزوم توجه به مقام علما اشاره نمود.
سپس دکتر اسلامی مطالب خود را با عنوان «سبک شناسی توجیه اخلاقی و استدلال اخلاقی از دیدگاه حکیم بهابادی یزدی» به شرح ذیل ارائه نمود:
امروزه، علمای اخلاق کاربردی سه روش توجیهی و استدلالی را برای اثبات قضاوت اخلاقی معرفی میکنند: روش از بالا به پایین، روش از پایین به بالا و روش تعادل بازتابی. روش اول و دوم از اشکال انتزاع و نسبی گرایی رنج می برند لذا متفکران روش سومی را به نام "اصولگرایی اخلاقی" ابداع کردند.
گروهی از اصولگرایان اصول اخلاقی را بر اساس عقل و فطرت انسانی توجیه می کنند اما گروهی دیگر مبنای توجیه اصول اخلاقی را «اخلاق مشترک» می دانند. ویلیام فرانکنا معتقد است که نمی توان به یک نظریه پایدار رسید و گزاره های اخلاقی را در قالب نظریات توصیفی ارائه کرد. برخلاف فلاسفه اخلاق غرب، حکیمان مسلمان، گزاره های اخلاقی رایج را مورد توجه قرار داده اند. پیروی از اندیشه علمای مسلمان ما را به این باور می رساند که جایگاه آنها در راستای پاسخ به احکام اخلاقی است که یک بحث فرااخلاقی محسوب می شود.
به گفته حکیم بهابادی، بیان متأخرین علما در این باب بسیار مختصر بوده که باعث شده برخی منتقدان، این سبک اخلاقی را به متهم به نسبی گرایی نمایند. اما می توان با الهام از اشارات ایشان، ابهام سبک شناسی استدلال اخلاقی مورد نظر حکمای مسلمان را کشف کرد.
نتیجه آنکه رواج گزاره های اخلاقی با واقعیت زندگی اخلاقی انسان هماهنگ بوده که در سیره عملی علما از جمله حکیم ملا عبدالله بهابادی تاثیر فراوانی داشته است.
در ادامه دکتر علیزاده موسوی مطالب خود را با عنوان «منهج تفسیری علامه بهابادی یزدی» به شرح ذیل ارائه نمود:
اولین مفسرین در اسلام معصومین علیهم السلام بوده اند. بعد از ایشان علمای فریقین اقدام به نوشتن کتب تفسیری نمودند. دو روش عمده تفسیری وجود دارد: گرایشات و قوانین. گرایشات هم دسته بندی دیگری دارد: منهج های فلسفی، الهیاتی، عرفانی و غیره.
مناهج و گرایش های تفسیری از این قرار است:
- حدیثی محض: عدم توجه به اعتبار روایات و سند آن
- مطالعه حدیث: توجه به سند و اعتبار
- ادبی: توجه به واژه ها و کلمات
- عرفانی: که بعضا منشاء سوء تفاهم هایی می شد. این گرایش را در کارهای علامه بهابادی نداریم.
- علمی: علوم اسلامی، علوم تجربی و غیره. این روش علامه بهابادی نبوده است هرچند این روش این روزها رواج پیدا کرده است.
علامه بهابادی سه منهج از این تفاسیر قرآن را دارد و از روش تفسیر قرآن به قرآن بسیار استفاده کرده است.
در نهایت دکتر محمدی کیا مطالب خود را با عنوان «دیپلماسی علمی در دوره صفوی؛ مورد مطالعه علامه بهابادی» به شرح ذیل ارائه نمود:
قرن شانزدهم شاهد دوره ای از رقابت شدید بین امپراتوری عثمانی و امپراتوری صفوی بود که به قلمرو مذهبی نیز گسترش یافت. در میان این درگیری، حرکتی در نجف پدیدار شد که هدف آن حفاظت از اسلام شیعی در برابر اختلافات سیاسی و تداوم سنت های شیعی بود.
ملا عبدالله بهابادی از علمای برجسته نجف در انجام این رسالت خطیر نقش اساسی داشت. او با موفقیت راه های دیپلماتیکی را ایجاد کرد که نجف را از رقابت عثمانی و صفوی دور کرد و همزمان در انتقال اندیشههای مکتبی پیش از اصفهان به اسلام شیعی پس از عصر اصفهان مشارکت داشت. تلاش او در زمینه منطق، سنتهای فکری شیعیان را غنیتر کرد و نشاط و پویایی آنها را تضمین کرد.